دیابت ملیتوس یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک مزمن در سراسر جهان است که با اختلال در متابولیسم گلوکز، چربی و پروتئین شناخته میشود. افزایش سطح قند خون در بلندمدت میتواند منجر به بروز عوارض جدی در سیستمهای مختلف بدن از جمله سیستم قلبی-عروقی، کلیوی، بینایی و سیستم عصبی شود. یکی از عوارض مزمن و نگرانکننده دیابت، زخم پای دیابتی (Diabetic Foot Ulcer – DFU) است که در نتیجه ترکیبی از نوروپاتی محیطی، بیماریهای عروقی و آسیبهای جزئی به پا ایجاد میشود و میتواند به عفونتهای شدید، گانگرن و در موارد حاد، قطع عضو منجر شود.
برای درمان زخم دیابت حتما از صفحه درمان زخم پای دیابتی دیدن فرمایید.
روند ترمیم زخم بهطور طبیعی شامل چهار مرحله اصلی است: انعقاد، التهاب، تکثیر سلولی، و بازسازی بافت. با این حال، در بیماران دیابتی که قند خون آنها بهخوبی کنترل نمیشود، این فرآیند دچار اختلال میشود. هیپرگلیسمی مزمن بر فعالیت سلولهای ایمنی، سنتز کلاژن، عملکرد رگزایی و تولید فاکتورهای رشد اثر منفی گذاشته و موجب تأخیر در ترمیم بافت آسیبدیده میشود. همچنین، قند خون بالا باعث افزایش خطر عفونت، کاهش عملکرد لکوسیتها و اختلال در فعالیت ماکروفاژها میگردد که همه این عوامل در مجموع، به تاخیر در بهبود زخم منجر میشوند.
در این مقاله، به بررسی دقیق رابطه میان کنترل قند خون و مدت زمان بهبود زخمهای پای دیابتی پرداخته خواهد شد. ابتدا مروری بر فیزیولوژی زخم و اثرات فیزیولوژیک هیپرگلیسمی خواهیم داشت، سپس با استناد به شواهد بالینی و مطالعات جدید، به نقش شاخصهایی مانند HbA1c، داروهای کنترلکننده قند و مداخلات چندبعدی در فرآیند ترمیم زخم میپردازیم. هدف این مقاله ارائه درکی علمی و بالینی از این ارتباط است تا بتوان در مدیریت بهتر زخم پای دیابتی و بهبود نتایج درمانی گام برداشت.
دیابت و زخم پای دیابتی: تعاریف و اهمیت
دیابت ملیتوس (Diabetes Mellitus) نوعی اختلال مزمن در متابولیسم کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینهاست که در نتیجهی کاهش ترشح انسولین از پانکراس یا مقاومت بافتی نسبت به انسولین ایجاد میشود. این بیماری به دو نوع اصلی تقسیم میشود: دیابت نوع ۱ (وابسته به انسولین) و دیابت نوع ۲ (مقاوم به انسولین). شیوع دیابت بهطور جهانی در حال افزایش است و سازمان بهداشت جهانی (WHO) پیشبینی کرده تا سال ۲۰۴۵، بیش از ۷۰۰ میلیون نفر در جهان به دیابت مبتلا خواهند شد. دیابت، در صورت عدم کنترل مؤثر، میتواند منجر به بروز عوارض حاد و مزمن شود که زخم پای دیابتی یکی از مهمترین آنهاست.
زخم پای دیابتی، یکی از شایعترین و ناتوانکنندهترین عوارض دیابت است که معمولاً در نتیجهی نوروپاتی محیطی، ایسکمی ناشی از بیماری عروقی محیطی، یا ترکیبی از این دو ایجاد میشود. این زخمها اغلب بدون درد بوده و بیماران ممکن است بهدلیل اختلال در حس عمقی متوجه آسیب نشوند. زخمهای پای دیابتی معمولاً در نواحی فشار بالا مانند زیر پنجه پا یا پاشنه ایجاد میشوند و در صورت عدم درمان، میتوانند منجر به عفونتهای بافت نرم، استئومیلیت (عفونت استخوان) و حتی گانگرن شوند.
چندین عامل در ایجاد زخم پای دیابتی نقش دارند که مهمترین آنها شامل نوروپاتی دیابتی (که منجر به از بین رفتن حس درد و دما میشود)، اختلال در گردش خون (ناشی از آترواسکلروز عروق محیطی)، دفورمیتیهای پا (تغییرات ساختاری در استخوانها و مفاصل)، و عفونتهای مکرر میباشد. علاوه بر این، عوامل رفتاری مانند عدم رعایت بهداشت پا، استفاده از کفش نامناسب، و نداشتن آگاهی کافی در بیماران نیز نقش پررنگی در بروز و پیشرفت زخمها دارند.
زخم پای دیابتی بهدلیل نرخ بالای بروز، هزینههای سنگین درمانی، و تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی بیمار، اهمیت بالینی ویژهای دارد. طبق آمارهای جهانی، حدود ۱۵٪ تا ۲۵٪ از بیماران دیابتی در طول عمر خود حداقل یکبار به زخم پای دیابتی دچار میشوند و حدود ۲۰٪ از این افراد در نهایت به قطع عضو نیاز پیدا میکنند. همچنین، نرخ مرگومیر بیماران دیابتی با سابقهی زخم یا قطع عضو بهطور قابل توجهی بالاتر از سایر بیماران است. بنابراین، توجه به پیشگیری، تشخیص زودهنگام و درمان مؤثر این زخمها از اولویتهای مهم در مدیریت بیماران دیابتی محسوب میشود.
کنترل قند خون بهعنوان یک عامل کلیدی در پیشگیری از ایجاد زخم پای دیابتی و بهبود آن مطرح است. هیپرگلیسمی مزمن، زمینهساز اختلال در سیستم ایمنی، کاهش جریان خون موضعی، تأخیر در بازسازی بافت و افزایش خطر عفونت است. مطالعات متعدد نشان دادهاند که بیمارانی که کنترل خوبی بر روی قند خون خود دارند، کمتر دچار زخمهای مزمن میشوند و در صورت بروز زخم نیز، روند بهبودی سریعتر و موفقتری را تجربه میکنند. به همین دلیل، مدیریت مؤثر قند خون نه تنها در پیشگیری از زخم، بلکه در تسریع ترمیم آن نیز نقش حیاتی دارد.
فیزیولوژی زخم و نقش قند خون در روند ترمیم
ترمیم زخم یک فرآیند بیولوژیکی پیچیده و مرحلهای است که به منظور بازسازی ساختار و عملکرد طبیعی پوست و بافت آسیبدیده انجام میشود. این روند بهطور کلی شامل چهار مرحله اصلی است: هموستاز (توقف خونریزی)، التهاب، فاز تکثیر (proliferation)، و بازسازی (remodeling). در مرحله هموستاز، پلاکتها با آزادسازی فاکتورهای انعقادی و رشد، تشکیل لخته و بستن محل زخم را آغاز میکنند. سپس، در فاز التهابی، نوتروفیلها و ماکروفاژها برای پاکسازی میکروبها و سلولهای مرده وارد عمل میشوند. پس از آن، در مرحله تکثیر، سلولهای فیبروبلاست، کراتینوسیتها و سلولهای اندوتلیال برای بازسازی بافت و رگزایی فعال میشوند و در نهایت، مرحله بازسازی ساختار طبیعی پوست و کلاژن صورت میگیرد.
در بیماران دیابتی، هیپرگلیسمی مزمن موجب اختلال در عملکرد نوتروفیلها و ماکروفاژها میشود. این سلولها نقش حیاتی در حذف پاتوژنها و سلولهای نکروتیک در فاز التهابی دارند. قند خون بالا با تضعیف عملکرد این سلولها، مدت زمان فاز التهابی را افزایش میدهد و خطر عفونت را به شدت بالا میبرد. همچنین، در محیط پُرقند، واکنشهای گلیکوزیلاسیون پیشرفته (AGEs) افزایش یافته و منجر به التهاب مزمن و آسیب به بافتهای سالم اطراف زخم میشوند.
برای ترمیم مؤثر زخم، وجود رگهای خونی جدید جهت تأمین اکسیژن و مواد مغذی حیاتی است. در بیماران دیابتی، رگزایی بهشدت مختل میشود. هیپرگلیسمی با مهار بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و کاهش پاسخ سلولهای اندوتلیال، منجر به کاهش خونرسانی موضعی به ناحیه زخم میگردد. این کاهش اکسیژنرسانی موجب تداوم هیپوکسی، افزایش استرس اکسیداتیو، و نهایتاً تأخیر در بازسازی بافت میشود.
یکی از مراحل حیاتی در فاز بازسازی زخم، سنتز کلاژن توسط فیبروبلاستهاست. در محیط پُرقند، فعالیت فیبروبلاستها کاهش مییابد و سنتز کلاژن نوع I و III که برای استحکام بافت ضروریاند، مختل میشود. علاوهبراین، تجمع محصولات نهایی گلیکوزیلاسیون (AGEs) باعث تغییر ساختار پروتئینهای ماتریکس خارجسلولی شده و مانع بازسازی طبیعی پوست میشود. این اختلال در بازسازی ساختاری باعث ایجاد زخمهایی مزمن با احتمال بالای عود مجدد میشود.
کنترل مؤثر قند خون در بیماران دیابتی میتواند بهطور مستقیم باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی، افزایش رگزایی، بهبود عملکرد فیبروبلاستها، و کاهش استرس اکسیداتیو شود. مطالعات نشان دادهاند که کاهش سطح HbA1c به زیر ۷ درصد، منجر به کاهش زمان بهبود زخم تا ۳۰٪ در مقایسه با بیماران با قند خون کنترلنشده میشود. بنابراین، کنترل دقیق قند خون نهتنها یک هدف درمانی برای کنترل دیابت است، بلکه بخش جداییناپذیر از درمان زخمهای مزمن، بهویژه زخم پای دیابتی به شمار میرود.
نقش هیپرگلیسمی در تأخیر بهبود زخم
هیپرگلیسمی مزمن (قند خون بالا در بلندمدت) یکی از اصلیترین عوامل مختلکننده روند ترمیم زخم در بیماران دیابتی است. قند خون بالا منجر به کاهش کارایی نوتروفیلها و ماکروفاژها میشود؛ این سلولها نقش کلیدی در فاز التهابی ترمیم زخم دارند، زیرا با فاگوسیتوز (بلعیدن پاتوژنها و سلولهای مرده) از بروز عفونت جلوگیری میکنند. در محیط هیپرگلیسمی، چسبندگی، تحرک و توانایی کشتن باکتریها توسط این سلولها کاهش مییابد و در نتیجه خطر بروز عفونت موضعی در محل زخم به شدت افزایش مییابد. عفونت باعث مزمنشدن زخم و طولانیتر شدن دوره ترمیم میشود.
هیپرگلیسمی سبب تولید زیاد محصولات نهایی گلیکوزیلاسیون (Advanced Glycation End Products – AGEs) میشود. این ترکیبات از طریق اتصال غیرآنزیمی گلوکز به پروتئینها و لیپیدها تولید میشوند و باعث تغییر ساختاری در اجزای ماتریکس خارجسلولی، کاهش انعطافپذیری بافت، و اختلال در عملکرد فیبروبلاستها میگردند. از سوی دیگر، هیپرگلیسمی موجب افزایش تولید رادیکالهای آزاد و استرس اکسیداتیو در بافتها میشود که این وضعیت نهتنها سلولهای سالم را تخریب میکند، بلکه تولید فاکتورهای ضد التهابی و ترمیمی را نیز سرکوب میکند. نتیجه این فرآیند، یک محیط سلولی نامطلوب برای بازسازی بافت است.
ترمیم موفق زخم به ایجاد رگهای خونی جدید (angiogenesis) برای رساندن اکسیژن و مواد مغذی نیاز دارد. اما هیپرگلیسمی با کاهش فعالیت فاکتورهای رشد مانند VEGF و اختلال در عملکرد سلولهای اندوتلیال، فرآیند رگزایی را بهشدت مهار میکند. این کاهش خونرسانی موجب باقیماندن بافت در حالت هیپوکسی (کمبود اکسیژن) شده و روند ترمیم را مختل میکند. همچنین، کمبود اکسیژن باعث افزایش اسیدیته موضعی، تسریع نکروز بافتی و افزایش احتمال ایجاد زخمهای مزمن، عفونی و دیرجوش میشود. از این رو، هیپرگلیسمی نهتنها سرعت ترمیم را کاهش میدهد، بلکه کیفیت ترمیم را نیز پایین میآورد.
شاخصهای کنترل قند خون و معیارهای سنجش آن
کنترل دقیق قند خون در بیماران دیابتی نقش حیاتی در پیشگیری از عوارض مزمن، از جمله زخمهای پای دیابتی دارد. برای ارزیابی وضعیت قند خون و کیفیت کنترل دیابت، شاخصها و تستهای مختلفی در دسترس هستند. این شاخصها به پزشکان اجازه میدهند تا بر اساس دادههای واقعی، برنامه درمانی مناسبی برای بیمار طراحی کرده و در صورت نیاز آن را اصلاح کنند. پایش مداوم قند خون همچنین به بیمار کمک میکند تا نسبت به وضعیت متابولیکی خود آگاهی بیشتری داشته باشد و رفتارهای مرتبط با سبک زندگی را مدیریت کند.
قند خون ناشتا (Fasting Blood Sugar – FBS) یکی از متداولترین آزمایشها برای ارزیابی اولیه کنترل گلوکز است. این آزمایش معمولاً پس از ۸ تا ۱۲ ساعت ناشتا بودن انجام میشود و میزان طبیعی آن بین ۷۰ تا ۹۹ میلیگرم بر دسیلیتر است. مقادیر بین ۱۰۰ تا ۱۲۵ نشانه پیشدیابت و بالاتر از ۱۲۶، نشاندهنده دیابت است. همچنین، آزمایش قند خون ۲ ساعت پس از صرف غذا (Postprandial Blood Sugar – PPBS) اطلاعات ارزشمندی در خصوص توانایی بدن برای مقابله با افزایش قند پس از غذا خوردن فراهم میکند. بالا بودن قند خون بعد از غذا ارتباط مستقیمی با افزایش ریسک بروز عوارض عروقی دارد.
یکی از دقیقترین و پرکاربردترین شاخصها برای بررسی کنترل قند خون در بلندمدت، هموگلوبین A1c (HbA1c) است. این آزمایش میانگین سطح قند خون را در طول ۲ تا ۳ ماه گذشته نشان میدهد. مقدار HbA1c زیر ۵.۷٪ در افراد سالم، بین ۵.۷ تا ۶.۴٪ در افراد در معرض خطر (پیشدیابت)، و ۶.۵٪ یا بیشتر بهعنوان معیار تشخیصی دیابت در نظر گرفته میشود. در بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی، حفظ سطح HbA1c زیر ۷٪ نشاندهنده کنترل نسبتاً خوب قند خون و پیشآگهی بهتر برای بهبود زخم است. افزایش HbA1c با تأخیر در ترمیم زخم، افزایش خطر عفونت و بستری شدن بیمار همراه است.
با پیشرفت فناوری، ابزارهای جدیدی برای پایش مستمر گلوکز (Continuous Glucose Monitoring – CGM) توسعه یافتهاند که به بیماران اجازه میدهند قند خون خود را بهصورت لحظهای و بدون نیاز به سوراخ کردن مداوم انگشت کنترل کنند. این دستگاهها اطلاعات دقیقی در مورد روند تغییرات قند در طول شبانهروز ارائه میدهند و میتوانند افتها و افزایشهای ناگهانی قند را شناسایی کنند. استفاده از CGM در بیماران پرخطر مانند افراد مبتلا به زخم پای دیابتی، به تصمیمگیری سریعتر در مورد درمان کمک میکند و از بروز عوارض خطرناک جلوگیری مینماید. بنابراین، تلفیق روشهای سنتی و فناوریهای نوین، رویکردی مؤثر برای پایش و مدیریت بهتر دیابت و عوارض آن محسوب میشود.
مطالعات بالینی مرتبط با کنترل قند خون و ترمیم زخم
مطالعات اپیدمیولوژیک متعددی در دهههای اخیر به بررسی رابطه بین سطح قند خون و روند ترمیم زخم در بیماران دیابتی پرداختهاند. یکی از اولین مطالعات معتبر در این زمینه، مطالعه UKPDS (United Kingdom Prospective Diabetes Study) بود که نشان داد هر ۱٪ کاهش در سطح HbA1c منجر به کاهش چشمگیر در بروز عوارض میکروواسکولار، از جمله زخمهای پا، میشود. این یافتهها پایه علمی محکمی برای اهمیت کنترل قند خون در پیشگیری از زخم پای دیابتی و کمک به بهبود آن فراهم کردند.
در یک مطالعه بالینی دوسوکور که در سال ۲۰۱۹ در ژورنال Diabetes Care منتشر شد، گروهی از بیماران دیابتی با زخم پای درجه ۲ تحت کنترل قند خون شدید (HbA1c هدف <7٪) در مقایسه با گروهی با کنترل کمتر دقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد گروهی که قند خونشان بهتر کنترل شده بود، بهطور میانگین ۲۸٪ سریعتر به بهبود کامل زخم دست یافتند و نرخ بروز عفونت نیز در این گروه پایینتر بود. همچنین، این مطالعه گزارش داد که سطح بالای HbA1c با افزایش احتمال بستری مجدد و تأخیر در ترمیم مرتبط است.
در یک مطالعه دیگر که در سال ۲۰۲۱ در مجله Journal of Wound Care منتشر شد، اثربخشی انسولین بهعنوان بخشی از رژیم درمانی در بهبود زخمهای مزمن دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. بیماران دریافتکننده انسولین با پایش دقیق قند خون، بهبودی سریعتری نسبت به بیمارانی که تنها از داروهای خوراکی استفاده میکردند نشان دادند. این اثر ممکن است به دلیل تأثیر انسولین بر کاهش التهاب و تحریک تکثیر فیبروبلاستها و سنتز کلاژن باشد. همچنین، داروهای جدیدی مانند GLP-1 agonists و SGLT-2 inhibitors نیز به دلیل اثرات غیرگلوکزمحور مانند کاهش التهاب و بهبود عملکرد عروق، در مطالعات اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند.
مرورهای سیستماتیک نیز تأکید زیادی بر ارتباط قوی بین کنترل مطلوب قند خون و بهبود سریعتر زخمها دارند. در یک فراتحلیل که در سال ۲۰۲۲ روی بیش از ۲۵ مطالعه انجام شد، محققان نتیجه گرفتند که بیماران با HbA1c زیر ۷.۵٪ حدود ۳۵٪ شانس بیشتری برای بهبودی کامل زخم پای دیابتی دارند، در حالی که بیماران با HbA1c بالای ۹٪ معمولاً با عوارضی مانند عفونت، نکروز یا نیاز به دبریدمانهای مکرر مواجه میشوند. این نتایج بهوضوح اهمیت درمان منظم و کنترل سطح گلوکز را در بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی نشان میدهد و لزوم رویکردی چندجانبه در درمان این بیماران را تقویت میکند.
مداخلات چندبعدی برای کنترل قند و تسریع ترمیم
زخم پای دیابتی یکی از پیچیدهترین عوارض مزمن دیابت است که تحت تأثیر مجموعهای از عوامل متابولیک، عروقی، عصبی و رفتاری قرار دارد. از اینرو، درمان آن نمیتواند صرفاً به یک مداخله دارویی یا موضعی محدود شود. مطالعات نشان دادهاند که موفقترین نتایج زمانی حاصل میشود که کنترل قند خون بهصورت همزمان با سایر اقدامات درمانی مانند مراقبتهای موضعی از زخم، کنترل عفونت، استفاده از پانسمانهای پیشرفته، آموزش بیمار و اصلاح سبک زندگی انجام شود. این رویکرد چندبعدی، بهویژه در مراکز تخصصی زخم، پایه و اساس مراقبت موفق محسوب میشود.
یکی از پایههای کلیدی در کنترل مؤثر قند خون، رژیم غذایی مناسب و متعادل است. بیماران دیابتی باید از مصرف کربوهیدراتهای ساده پرهیز کرده و مصرف فیبر، پروتئین و چربیهای سالم را افزایش دهند. آموزش به بیماران درباره تأثیر غذا، ورزش، دارو و استرس بر سطح قند خون، نقشی حیاتی در موفقیت درمان دارد. همچنین، پایش روزانه قند خون با دستگاه گلوکومتر یا سامانههای پایش مداوم گلوکز (CGM) کمک میکند تا نوسانات قند شناسایی شده و بهموقع اصلاح شوند. آموزش پایش و تفسیر نتایج به بیماران، آنها را در مدیریت بهتر بیماری خود توانمند میسازد.
مراقبت موضعی از زخم بخش مهمی از مداخلات چندبعدی است. دبریدمان منظم (برداشتن بافت مرده)، استفاده از پانسمانهای هوشمند با خاصیت آنتیباکتریال و رطوبت کنترلشده، و روشهای نوینی چون تراپی با فشار منفی (NPWT) یا استفاده از پوست مصنوعی و فاکتورهای رشد، در بهبود محیط زخم و تسریع ترمیم بسیار مؤثرند. این روشها، همراه با کنترل دقیق قند خون، میتوانند زمان بهبودی را به شکل معناداری کاهش دهند.
درمان زخم پای دیابتی به همکاری میان تخصصهای مختلف نیاز دارد. پزشک متخصص غدد برای تنظیم داروهای ضد دیابت، پرستار زخم برای مراقبتهای موضعی و تغییر پانسمان، متخصص تغذیه برای تنظیم رژیم غذایی، و حتی روانشناس برای کمک به مقابله با افسردگی یا استرس ناشی از بیماری باید در تیم درمانی حضور داشته باشند. مطالعات نشان دادهاند که حضور تیمهای چندتخصصی در درمان زخمهای دیابتی منجر به کاهش نرخ قطع عضو، کوتاهتر شدن زمان بستری و کاهش هزینههای درمان میشود.
پیگیری مستمر وضعیت بیمار پس از ترخیص از بیمارستان یا کلینیک یکی از عوامل حیاتی در موفقیت درمان است. بیماران باید تحت پایش منظم سطح قند، وضعیت زخم و علائم هشداردهنده عفونت یا نکروز باشند. نقش خانواده و حمایت اجتماعی در پیروی از درمان، مراقبتهای خانگی از پا و تشویق بیمار برای رعایت رژیم دارویی و غذایی بسیار مهم است. استفاده از اپلیکیشنهای سلامت، تماسهای تلفنی پیگیری و مراجعه منظم به کلینیک میتواند از بازگشت زخم و بستری مجدد پیشگیری کند.
چالشها و موانع در کنترل قند بیماران با زخم پای دیابتی
یکی از مهمترین چالشها در کنترل قند خون بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی، وجود بیماریهای مزمن همراه است. بسیاری از این بیماران از فشار خون بالا، بیماریهای قلبی-عروقی، نارسایی کلیوی و یا نوروپاتی رنج میبرند. مصرف همزمان چندین دارو برای مدیریت این شرایط، احتمال تداخلات دارویی، عوارض جانبی و بینظمی در مصرف دارو را افزایش میدهد. همچنین، ضعف عملکرد کلیه یا کبد ممکن است باعث محدودیت در تجویز برخی داروهای ضد دیابت مانند متفورمین یا SGLT-2 inhibitors شود که این موضوع درمان را پیچیدهتر میکند.
یکی دیگر از موانع مهم در کنترل قند، عدم پایبندی بیماران به درمانهای دارویی، رژیم غذایی یا توصیههای پزشک است. بسیاری از بیماران درک درستی از اهمیت کنترل قند خون و عواقب بیتوجهی به آن ندارند، بهویژه اگر علائم بالینی واضحی احساس نکنند. این موضوع بهویژه در بیماران مسنتر، افراد با سطح تحصیلات پایین یا بیماران افسرده شایعتر است. همچنین، پیچیدگی در مصرف انسولین، نیاز به تزریق روزانه، و ترس از افت قند (هیپوگلیسمی) نیز از دلایل رایج عدم همکاری در این بیماران است.
هزینه بالای داروهای کنترل قند، پانسمانهای پیشرفته، تجهیزات پایش قند (مانند نوار تست یا CGM)، و مراجعه منظم به کلینیکها برای بسیاری از بیماران، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، یک مانع بزرگ محسوب میشود. کمبود بیمه درمانی مناسب یا پوشش ناکافی خدمات زخم و دیابت باعث میشود بیماران یا درمان را قطع کنند یا بهصورت ناقص ادامه دهند. این موضوع مستقیماً بر کنترل قند و در نتیجه بر طول مدت و کیفیت ترمیم زخم تأثیر میگذارد.
افسردگی، اضطراب، استرس مزمن و احساس ناتوانی از جمله مشکلات روانی رایج در بیماران دیابتی مبتلا به زخم پا هستند. مطالعات نشان دادهاند که افسردگی نهتنها انگیزه بیمار برای رعایت درمان را کاهش میدهد، بلکه بهصورت فیزیولوژیک نیز میتواند با افزایش کورتیزول و سایر هورمونهای استرس، موجب افزایش سطح قند خون شود. نبود حمایت روانی، اجتماعی و خانوادگی کافی باعث تشدید این مشکلات شده و روند ترمیم زخم را بهطور غیرمستقیم به تعویق میاندازد.
در بسیاری از مراکز درمانی، مراقبت از بیماران دیابتی مبتلا به زخم بهصورت پراکنده و غیرهماهنگ انجام میشود. فقدان تیمهای درمانی چندتخصصی (متشکل از غدد، جراح، پرستار زخم، روانشناس، متخصص تغذیه و غیره) باعث میشود درمان بهصورت مقطعی و غیرمؤثر پیش برود. نبود هماهنگی در ثبت اطلاعات، برنامهریزی درمان و پیگیری وضعیت بیمار، از عوامل مهم در شکست کنترل قند خون و به تأخیر افتادن روند ترمیم زخم است. راهاندازی کلینیکهای تخصصی دیابت و زخم، همراه با استفاده از پرونده الکترونیک یکپارچه، میتواند تا حد زیادی این مشکل را کاهش دهد.
نتیجهگیری و پیشنهادات
کنترل دقیق قند خون تأثیر مستقیمی بر سرعت و کیفیت بهبود زخمهای پای دیابتی دارد. استفاده از شاخصهایی مانند HbA1c میتواند بهعنوان ابزار پیشبینیکننده روند ترمیم زخم به کار رود. بهکارگیری رویکردهای درمانی چندبعدی، آموزش بیمار و پیگیری مداوم میتواند نتایج بهتری در درمان زخم پای دیابتی به همراه داشته باشد. پیشنهاد میشود تیمهای درمانی از روشهای دیجیتال برای پایش مداوم قند خون و وضعیت زخم استفاده کنند تا مداخلات به موقع انجام گیرد.